کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟
بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.
نامه شماره یک سلام خدای عزیز اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی. دوستار تو بابی
بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.
نامه شماره د و سلام خدا اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.. بابی
اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.
نامه شماره سه سلام خدا اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم. بابی
بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش کرد. تو فکر فرو رفت.. رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.
بابی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر مقدس رو کش رفت ( دزدید ) و از کلیسا فرار کرد.
بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.
نامه شماره چهار سلام خدا مامانت پیش منه. اگه می خواییش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده. |
9,629629550579987,99126397238
Www.p30warez.net
Www.p30warez.org
Www.p30warez.Tk
Photo + 18 - عکس هایی که شما به دنبالشون هستید
Download Movie - دانلود فیلم با لینک مستقیم
Download Music - دانلود بهترین موزیک های روز
YahoO booter - برنامه های بوت برای یاهو
Learne Hack - آموزش هک
Free Download - بهترین برنامه های روز دونیا
Click -> منتظر شما هستیم
عجب دورو زمونه ای شده ها....
شاد باشید.
منبعد فهمیدم چطوری میشه از خدا باج گرفت
دستت درد نکنه ابجی
میشه شما را لینک کرد با نام " دوست ما" یا همان که بالا نوشتین؟؟؟؟؟
عالی بود گلم
وقتی که بچه بودم هر شب دعا می کرد خدا یه دوچرخه بهم بده بعد فهمیدم اینطوری فایده نداره.
رفتم به دوچرخه دزدیدم و از هدا خواستم تا من ببخش.
سلام مهسا جان. هم خندیدم هم ناراحت شدم
پیروز باشی
بابا این دیگه دکیه؟؟؟
سلام
ممنون از لطف شما
موفق باشید.
نقل شده است که پدر شیخ عباس قمى به مسجد امام حسن عسکرى علیه السلام رفته بود. در آن مسجد واعظى منبر مى رفت و داستانهاى کتاب منازل الآخرة، نوشته شیخ عباس قمى را از روى کتاب براى مردم مى خواند و افراد زیادى پاى منبر او حاضر مى شدند. روزى پدر شیخ عباس به او مى گوید: ببین فلان واعظ که در مسجد امام حسن عسکرى علیه السلام منبر مى رود، چه زیبا موعظه مى کند، تو نیز از او یاد بگیر و سعى کن مثل او منبر بروى. شیخ عباس چیزى نمى گوید و پدرش چندین بار این سخن را تکرار مى کند.
مرحوم شیخ حتّى یک بار هم نگفت آنکه تو در پاى منبرش حاضر مى شوى، به سبب خواندن کتاب من منبرش چنین رونقى گرفته است.
میبینم که پست جدید دادی
تیم تون هم دیروز با خوش شانسی تمام برد
همیشه بهترین راه را برای پیمودن می بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن
عادت کرده ایم .
« پائولو کوئلیو »
شاد باشید.
به نام خدا
سلام دوست عزیز
مطلب بسیار زیبا و جالبی نوشتید . خدا قوت
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است. [گل]
سلام آبجی مهسا ...
قشنگ بود .
آپم . منتظرتم .
ممنون عزیز دلم که روز تولدم منو تنها نذاشتی
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
ایشاالله تولدت جبران میکنم
سلام
با تشکر از تداوم محبت شما
ساده -صمیمی در فضا ومحیط جدید در خدمت شماست
می تونید درساده -صمیمی عضو بشید و به نام خودتون مطلب بذارید
منتظرتم
امیدوار
سلام بسیار بسیار جالب و خنده دار بود
موفق و پیرو باشید
راستی تولدتون رو هم با کمی تأخیر تبریک میگم
slam
man mekham nazar badam vale pot jaded nazahte ka man nazar bedam
vale dar koooooooool vablog ghashange dare
سلام
ممنون که سر زدید مهسا جون وبلاگ قشنگی دارید مخصوصا نامه هاتون به خدا خیلی جالب بودن
دقت کردین وقتی یه چیزیو میخواین ، هرچی میگردین دنبالش پیداش نمیکنین...
ولی وقتی بهش نیاز ندارین میاد جلو چشاتون ؟!؟
خوش باشید.