دانــش دوســت مــا

دانــش دوســت مــا

***به وب من خوش آمدید ، نظر فراموش نشه ***
دانــش دوســت مــا

دانــش دوســت مــا

***به وب من خوش آمدید ، نظر فراموش نشه ***

رود خانه ای که در زمستان تبدیل به جاده میشود !


..:: رودخانه ای که در زمستان تبدیل به جاده می شود ::..



جاده یخی ، به این خاطر ، به عنوان ” جاده زمستانی Tuktoyaktuk” نامگذاری شده که تنها هنگام زمستان قابل تردد می شود…

ایرانتو- جاده یخی زیر، به این خاطر ، به عنوان ” جاده زمستانی Tuktoyaktuk” نامگذاری شده که تنها هنگام زمستان قابل تردد می شود.

 دلیل آنهم اینست که جاده در هنگام تابستان، یک رودخانه است!

 رودخانه Mackenzie River Delta ، شهرک قطبی Tuktoyaktuk را به قلمرو شمال غربی کانادا متصل می کند و تابستان ها، تنها بوسیله قایق یا هواپیما می شود به آن منطقه دسترسی پیدا کرد.

 اما با یخ بستن رودخانه در زمستان، امکان رفت و آمد خودروها نیز فراهم می گردد.


برای دیدن تصاویر به ادامه ی مطلب مراجعه کنید !!!

ادامه مطلب ...

آیا شما ایمیل دارید ؟

..:: شما ایمیل دارید؟ ::..

.

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ
مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره مصاحبه اش کرد و تمیز کردن زمین رو -به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واستون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین..»
مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»
رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.»

 


مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد.. نمیدونست با تنها 10 دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق 10کیلویی گوجه فرنگی بخره. بعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگیها رو فروخت.
در کمتر از دو ساعت، تونست سرمایه اش رو دو برابر کنه.. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه، و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون، و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت ...


پنج سال بعد، اون مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکاست. شروع کرد تا برای آینده ی خانواده اش برنامه ریزی کنه، و تصمیم گرفت بیمه ی عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبتشون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد:
«من ایمیل ندارم.»


نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراتوری در شغل خودتون به وجود بیارین. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:

آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت