او در سال 1315 ق. / 1276 ش. در نجف به دنیا آمد. و شهاب الدین نام گرفت پدرش، آیة الله سید شمس الدین محمود مرعشی (1279 ق. ـ1338 ق.) از فقها و مدرّسان علوم اسلامی نجف بود. آیة الله مرعشی نجفی دوران کودکی را در آغوش پر مهر خانواده سپری نمود و با تربیت اسلامی بزرگ شد. | |
پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی به کسوت روحانیت در آمد و به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. ادبیات عرب، فقه، اصول، حدیث، درایه، رجال و تراجم و... را نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف فرا گرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیة الله آقا ضیاء عراقی (متوفای 1373 ق.)، آیة الله شیخ احمد کاشف الغطاء (متوفای 1373 ق.) و شماری از مراجع تقلید و مدرّسان برجسته حوزه علمیه نجف شرکت کرد. بر مسند تدریس آیة الله مرعشی نجفی پس از مهاجرت به قم، کتب خطی را همراه خود به ایران آورد. در قم نیز به خرید نسخ خطی و کتب ارزنده اقدام کرد. پس از مدتی به دلیل کمبود جا، کتابها را از منزل به کتابخانه مدرسه مرعشیه انتقال داد. پس از چندی طبقه سوم این مدرسه به عنوان کتابخانه ساخته شد که در نیمه شعبان 1386 ق. / 28/8/1345، با بیش از ده هزار جلد کتاب چاپی و دو هزار جلد کتاب خطی افتتاح گردید. آثار سبز نخستین رساله های علمیه ایشان به نام «نخبة الاحکام» و «سبیل النجاة» بین سالهای 1366 ق. تا 1373 ق. چاپ شد و از همان سالها مرجعیت تقلید ایشان آغاز شد. آیة الله مرعشی پس از رحلت آیة الله العظمی بروجردی (1340 ش.) به عنوان یکی از مراجع تقلید طراز اول شیعیان جهان به شمار میآمد.
همگام با نهضت امام (ره) |
به آخرالزمان از منظر آخرالزمان باید نگریست.
برای بررسی آخرالزمان باید از درون آخرالزمان به آن نگریست، نه از منظر دنیا و معلومات و احساسات اینزمانی. اینکه ما در دنیا در فضای شهر با این حالات و موقعیت شهری هستیم و میخواهیم از آخرالزمان صحبت کنیم، نمیتوانیم فهم صحیحی از آخرالزمان داشته باشیم، مگر اینکه سعی کنیم خودمان را در آن حال و هوا و در آن فضا قرار دهیم. لااقل با توجه به آیات قرآن و احادیث اهلبیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) سعی کنیم فضای ظهور را در فکرمان ترسیم کنیم و درون آن فضا برویم و از درون آن فضا به آن فضا نگاه کنیم. بله اگر میخواهید آخرالزمان را درک کنید، باید در آن حال و هوا بروید.
یکی از معضلات ما در شناخت آخرالزمان این است که میخواهیم آخرالزمان را با توجه به قوانین موجود در دنیا بسنجیم، در نتیجه اشتباه برداشت میکنیم؛ ما میخواهیم آخرالزمان را با توجه به حال و هوای شهرنشینی فعلی بسنجیم، در نتیجه اشتباه میکنیم.
منظر دوم: آخرالزمان را باید با توجه به معلومات آخرالزمانی نگریست.
اگر میخواهید صحیح بدانید باید در فضایی از آیات قرآن و احادیث اهلبیت(ع) خودتان را قرار دهید. خداوند در قرآن آخرالزمان را چگونه ترسیم میکند؟ شما معلومات و طرز فکر خودتان را نسبت به دنیا کنار بزنید و در آیات مربوط به آخرالزمان بروید و در آن آیات قرار بگیرید و از درون آن آیات و با توجه به قوانین توصیف شده در آن آیات سعی کنید که به آخرالزمان نگاه کنید تا ترسیمی درست و معلوماتی صحیح نسبت به آخرالزمان داشته باشید.
منظر سوم: به آخرالزمان باید با توجه به جغرافیای عالم نگریست.
جایگاه مقولهای به نام آخرالزمان در جغرافیای عالم و سیر تحوّلات عالم چیست؟ با توجه به جغرافیای عالم چرا مقولهای به نام آخرالزمان باید جایگاه داشته باشد و اصلاً آخرالزمان چه جایگاهی دارد؟ همچنین با توجه به سیر تحوّلاتی که خداوند در عالم قرار داده، آخرالزمان چه جایگاهی دارد و چرا باید چنین موقعیتی داشته باشد؟ باید با توجه به قوانین و فعل و انفعالاتی که خداوند در عالم قرار داده است به ماجرای ظهور نگاه کرد.
منظر چهارم: به آخرالزمان باید با توجه به برنامه مُلک نگریست.
برنامه مُلک؟ ای انسان! اگر میخواهی یهودی فکر نکنی، اگر میخواهی قائل به «یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ»[1] نباشی، باید در قالب تفکر و برنامه و عمل خود قائل به برنامه داشتن مُلک خداوندی باشی؛ یعنی اول باید قائل به این باشی که خداوند در عالم مُلک و پادشاهی دارد و بعد باید قائل باشی که خداوند برای مُلک خود در کلّ عالم برنامهای دارد. خداوند عالم را بر اساس لهو و لعب اداره نمیکند، بر اساس برنامهای مُتقن مُلکش را اداره میکند. حال در خلال برنامه مُلک خداوندی جایگاه ظهور چیست؟
منظر پنجم: به آخرالزمان باید با توجه به اینکه «امام چه میخواهند» نگریست.
طبق اعتقاد تمامی ادیان الهی، در آخرالزمان مُنجی موعود که ما ایشان را با نام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میشناسیم خواهد آمد و البته پیروزی حق بر باطل و نیز برقراری عدل و حکومت جهانی به او قائم خواهد بود، و مسلّم است که ایشان برای سیر پیروزی خود و برپایی حکومتِ عدل، برنامه و رفتارهایی مد نظر دارند؛ لذا بجاست که مطابق این اعتقاد به این موضوع بپردازیم که امام(ع) از چه منظری به آخرالزمان نگاه میکنند، چه برنامهای برای آخرالزمان دارند، و چه رفتارهایی در آستانه آخرالزمان و بعد از آن میخواهند انجام دهند.
منظر ششم: توجه به نقش مفاهیم، اشیاء و افراد خاص در آخرالزمان
ما باید مفاهیم، اشیاء و افرادی را که در آخرالزمان نقش دارند صحیح بشناسیم و از آن منظری که بشود آنها را صحیح دید به آخرالزمان نگاه کنیم؛ مثلاً اینکه ما در آخرالزمان مقولهای به نام «نازل شدن ملائک» را قبول داشته باشیم یا نه، این در تصوّر ما نسبت به آخرالزمان بسیار اثرگذار است. مثال دیگر اینکه آیا ما قائل به معجزات عظیم و تغییر قوانین دنیا در آخرالزمان هستیم یا نه؟ این موضوع و این قبیل موضوعات در تصویر ذهنی ما نسبت به آخرالزمان بسیار مؤثر است.
ب) چه خواهد شد؟
در این قسمت میخواهیم بدانیم که چه خواهد شد؛ آیا تصویر واضحی از آینده وجود دارد؟ سیر حوادث آخرالزمان چیست؟ در آخرالزمان جبههبندیها چگونه است؟ چه کسی میداند که در آخرالزمان چه خواهد شد؟
تأمل: برخی از متفکرین و یا متخصّصین تعلیم و تربیت و یا مشتاقان مهدویّت برای آمادگی مردم نسبت به ظهور امام زمان(عج) برنامههایی را ارائه میکنند، در حالی که آنها ابتدا باید بدانند که چه خواهد شد، و بعد باید به این موضوع بپردازند که چه باید کرد. خب در قبال چیزی که نمیدانند چگونه واقع خواهد شد، چطور میتوانند برنامهریزی کنند؟ و چطور میخواهند از آن ماجرا استقبال کنند؟ به عنوان مثال گفته میشود که فردی میخواهد به شهر ما بیاید، به استقبال او برویم. سؤال میکنیم که این فرد با هواپیما میخواهد بیاید یا قطار، با ماشین میآید یا با کشتی؟ آیا پیاده میآید؟ الان میخواهد بیاید بعداً؟ با چه کسانی میآید؟ و به خاطر چه رفتاری میخواهد بیاید؟
پس ابتدا بدانیم که چه خواهد شد، سپس به این موضوع بپردازیم که چه باید کرد. اگر ما به طور صحیح ندانیم که در آخرالزمان چه خواهد شد، برنامهای که برای استقبال از آن ارائه میکنیم برنامه صحیحی نخواهد بود. آیا کسی میداند که چه خواهد شد؟
ج) چرا اینطور میشود؟
وقتی که متوجه شدیم «چه خواهد شد»، این سؤال مطرح میشود که «چرا اینطور میشود»، چرا اینهمه حوادث آخرالزمان؟ چرا اینهمه شدائد؟ آیا میتوانیم در این زمینه به جواب زیبا و جالبی برسیم؟
د) چه باید کرد؟
پس از اینکه فهمیدیم از کدام منظر باید به آخرالزمان نگاه کنیم و اینکه فهمیدیم چه خواهد شد و چرا اینطور خواهد شد، اکنون به این موضوع بپردازیم که چه باید کرد. اول به طور صحیح بفهمیم که چه خواهد شد و بعد به این موضوع بپردازیم که چه باید کرد، چه چیزی نیاز است و از چه روشی باید استفاده کرد؟ از چه راهی باید حرکت کرد؟ آیا رفتاری فرهنگی داشته باشیم یا رفتاری سیاسی؟ باید دنبال خودسازی بود یا باید اسب و شمشیر باید آماده کرد؟ از میان روشها و راههای مختلف باید بهترین راه را متوجه شویم و برگزینیم. وقتی مراحل حوادث آینده را بررسی میکنیم، با عظمت، شدّت و عجایب صحنه مواجه میشویم و بارها این سؤال پیش میآید که آیا برای سرافراز شدن در آخرالزمان و بهرهمندی از مواهب بعد از ظهور راهی هست؟ آیا خداوند کلید یا شاهکلیدی برای این موضوع معرفی کرده است یا نه؟
در مجموع ما باید همیشه از صحنهها جلوتر باشیم، یعنی باید تربیت لازمه برای صحنههای آخرالزمان را زودتر واجد شویم. زیرا در هر مقطع از حوادث آینده نوعی از تربیت مد نظر است که به خاطر آن صحنههای آینده واقع خواهد شد.
ه) آیا اطمینان داریم که صحیحترین و بهترین معلومات و روش و ... را برگزیدهایم؟
ما باید از کسب صحیحترین و بهترین معلومات و برنامه و روش عمل اطمینان حاصل کنیم، آیا واقعاً ما بهترین تفکر را برگزیدهایم؟ و آیا برای نگریستن به آینده بهترین منظر را انتخاب کردهایم؟ آیا به صحیحترین وجه متوجه شدهایم که چه خواهد شد و چرا اینطور خواهد شد؟ آیا به صحیحترین وجه متوجه شدهایم که چه باید کرد؟ باید از کسب این مقولات اطمینان حاصل کنیم.
و) تبیین ما از ماجرای آخرالزمان چقدر راهگشا و کارآمد است؟
در مجموع، تبیینی که ما از ماجرای آخرالزمان ارائه میکنیم چقدر راهگشا است؟ چقدر منطقی و صحیح است؟ و چقدر قابل تبدیل شدن به برنامه است و چقدر قابلیّت عمل دارد؟ آیا تفکری را مطرح میکنیم که بتوان از درون آن برنامهای به دست آورد و اگر احیاناً بشود از درونش برنامه استخراج کرد آیا آن برنامه عملی خواهد بود، آیا عمل طبق آن برنامه منطقی است؟ آیا همه میتوانند طبق آن حرکت کنند. و مهمتر اینکه آیا تبیین ما قرآنی است؟ انشاءالله خداوند در شناخت صحیح، فهم صحیح، پرداختن صحیح و عمل صحیح به این مقولاتی که مطرح شد نصرتمان کند
تهران ـ نقاشی های صخرهای روستـای اجـواج شهرستان سلماس نشان از سـابقـه150 هـزار ساله ی زندگی بشر در این مناطق دارد.
در این نقاشی ها، انسان های نخستین اشکال قوچ و بزهای کوهی را بـر روی صخـره هـای عظیم آذرین حک کردهاند0
استفاده از خطوط به جای سطوح از ویژگی های نقاشی های صخره ای در روستای اجواج سلماس است.
این نقاشی ها احتمالاً متعلق به دوره ی پالئولتیک میانی است.
ادامه مطلب ...